ملتی در حسرت پیادهرو

حمیده چگونیان
شاید باورکردنش مشکل باشد، اما یکی از مطالبات عمومی ما مردم ایران، داشتنِ پیادهرو است. کافی است چرخی در فضای مجازی از سایت و وبلاگ شخصی بزنیم تا متوجه شویم که ساکنان شهرهای کوچک و بزرگ، مرکز استان و شهرستان، شهرهای پولدار و کمتر پولدار، همه و همه در حسرت پیادهرو به سر میبرند.
پیاده رو در تهران (به فرض وجود) شده است محل ماشینهایی که جای پارک نیافتهاند و اریب وارد پیاده رو شدهاند. سطل زبالههای شهرداری که نامرتب رها شدهاند و گربههایی که در اطراف آن مأمن گزیدهاند و هر آن از آن بیرون میپرند. نخالههای ساختمانی و قفسههای کالاهای مغازه دارها، جای پارک موتورسیکلتهای روشن یا خاموشی که حتی وقتی حرکت هم نمیکنند به سان تهدیدی برای کسی که از کنارشان رد میشود به شمار میآیند. و اگر هیچکدام اینها در کار نباشد، باید مطمئن بود که به این دلیل است که در مسیر، شما حتماً به چاهِ فاضلابی که درپوش ندارد یاسنگفرشی که بعد از حفر پیادهرو برای نصب کابل تلفن یا جایگزین کردنِ لولهی آبی که ترکیده است و اخیراً نیز شاخ و برگی که از طوفان روی زمین مانده است بر خواهید خورد. از نخالههای ساختمانهای در حال ساخت میگذریم.
در قانون شهرداریها به صورت مصرح راجع به وظیفهی شهرداری در رفع موانع در پیاده رو در ذیل تبصرهی یک ماده ۵۵، شهرداری مکلف شده است در رفع موانع موجود و آزاد نمودن معابر و اماکن به وسیله مأمورین خود رأساً اقدام کند. به عبارتی سد معابر عمومی و اشغال پیادهروها، میادین، پارکها برای کسب و کار، انبار کردن مصالح ساختمانی یا هر عنوان دیگری ممنوع است و شهرداری با افرادی که به ایجاد سد معبر اقدام میکنند، از طریق قانون برخورد میکند.
اما گویا این قانونِ سد معبر" به این درد میخورد که شهرداری گاه و بیگاه انگشت اتهام را به سویِ تعدادی انسان بیپناه نشانه برود که در این شهری که جدال پیاده و سواره آدم را به یاد فیلمهای وسترنِ میاندازد برای بقا چارهای جز پهن کردنِ بساط خود در اینجا و آنجا ندارند.
در مادهی ۲۵ همان قانون اشاره شده است: "ساختن خیابانها و آسفالت کردن سوارهروها و پیادهروهای معابر و کوچههای عمومی و انهار و جدولهای طرفین از سنگ، آسفالت و امثال آن به هزینهی شهرداری هر محل است". اما به قول معلمهای حسابان در مدرسهی ابتدایی: پیدا کنید شهرداری محل را.
اما گویا این قانونِ سد معبر" به این درد میخورد که شهرداری گاه و بیگاه انگشت اتهام را به سویِ تعدادی انسان بیپناه نشانه برود که در این شهری که جدال پیاده و سواره آدم را به یاد فیلمهای وسترنِ میاندازد برای بقا چارهای جز پهن کردنِ بساط خود در اینجا و آنجا ندارند
تبریز، اصفهان، شیراز، اهواز و دیگر شهرهای بزرگ
برای درکِ معضل شهرهای بزرگ کافی است چرخی در اینترنت بزنید و فیالمثل نگاهی بیندازید به وبلاگ "معضلات شهری کلانشهر تبریز"۱ که در گزارش عکسی با عنوان "وضعیت بسیار نامناسب پیادهروها و پلهای کلانشهر تبری> به بررسی و شکایت از وضعیت پیادهروها و معضلات معلولین در شهر میپردازد و مینویسد: "در بیشتر پیادهروهای کویِ ولیعصر (عج) تبریز، پیادهروها بصورت پلکانی که در بعضی جاها ارتفاع پلهها به ۸۰ سانتی متر هم میرسه هستش آدم سالم برای عبور از این پیاده روها بامشکلات زیادی مواجه میشه. چه برسه به معلولین عزیز، چه دلخراشتر از اون روشن دلان گرامی". نویسنده در پایان، خطاب به شهرداری مینویسد: "بهتر نیست بستر شهری رو طوری سازگار با امنیت شهروندان و علی الخصوص معلولین ایمن و روشن کنیم؟؟؟".
در مرکز کشوروضع بهتر از این نیست. روزنامهی اعتماد در یادداشتی در مورد معضلات پیادهروهای اصفهان اینگونه مینویسد: "پیادهرو در شهری مثل اصفهان معنایی واقعی ندارد. در ذهن شهروندانِ این شهر، پیادهرو مسیری است شلوغ و به هم ریخته، از سد معبر مغازه داران، تنه آدمها و عبور موتورسیکلتها گرفته تا هزار پستیوبلندی پیدا و پنهان دیگر که ممکن است نصیب آدم شود. پیادهروِ خیابانهای اصفهان از این صحنهها زیاد دارد و در خیابان چهارباغ که روزگاری یکی از خیابانهای مشهور بوده، این مشکلات بیشتر خود را نشان میدهد. در شهرسازی ما اولویت با تردد خودروها و موتورسیکلتها بوده و عرض پیاده روها برای تردد آسان و ایمن عابران ناامن است و در توجه به ایجاد محیطهای کالبدی مناسب، انسانی و امن برای تردد عابر پیاده در شهر دچار عارضه توسعه نیافتگی هستیم. گواه این ادعا شرایط فیزیکی و روانی نامطلوبی است که معابر پیاده در شهر ما با آن روبه رو هستند. گرچه در جوامع پیشرفته، پیادهروها جزء اصلی شبکه معابر شهری و محلی برای استراحت، تفرج و پیاده روی شهروندان محسوب میشود، اما متاسفانه در کشور ما و به ویژه در شهر ما این معابر به عنوان مکانهای فراموش شده شهرها تلقی میشوند".
پایگاه اطلاع رسانی "شیراز ۱۴۰۰" ابتدا با انتقاد از عملکرد شهرداری در ساختن مجتمعهای تجاری در خیابان عفیف آباد شیراز انتقاد کرده و مینویسد که "شهرداری شیراز بر اساس کدام معیار شهرسازی اقدام به صدور مجوز برای ساخت این تعداد مجتمع تجاری در خیابانی به طول ۹۵۰ و عرض ۱۲ متر، کرده است؟" و بعد ادامه میدهد که "این مسئله، پیادهراهها را به دلیل کمبود پارکینگ مورد نیاز، به محل توقف خودروها تبدیل کرده و در بسیاری از مواقع با بستن راه برروی عابران پیاده باعث استفاده عابران از خیابان برای عبور و مرور میشوند" ۲.
در شمال کشور، در مازندران وضع بهتر از این نیست. خبرگزاری مهر، در بررسی پیادهروهای مازندران مینویسد: "پیادهروهای شهرهای گردشگری مازندران در قرق کسبههایی است که عرصه را برای شهروندان تنگ کردهاند و حقوق شهروندی را زیرپا میگذارند. برخی کسبه در اقدامی غیرقانونی چشم طمع به اجاره پیادهروهای جلوی مغازهشان داشته باشند و در این بین نرخهایی تا حدود ۳۰۰ هزار تومان نیز پیشنهاد میشود۳.
اگر فکر میکنید که با فرار از شهرهای بزرگ و رفتن به شهری کوچک یا شهرستانی دیگر میتوانید به این بدیهیترین درخواستِ شهروندی، یعنی حقّ داشتنِ پیادهرو برسید، سخت در اشتباه هستید
در جنوب کشور نیز وضع اگر بدتر از این نباشد، بهتر نیست. در وبلاگ A.M.P.B، نینا شاهرخی در مطلبی با عنوان "اهواز و پیاده روهایش" به نقدی تخصصی همراه با عکس راجع به معضل پیاده روها در این شهر میپردازد و آن را از منظر محیط زیستی مورد مطالعه قرار میدهد. وی ابتدا به گرم بودن هوای اهواز اشاره میکند و مینویسد: "اهواز شهری نیست که بتوان در آن، مسافتهای طولانی را پیاده گز کرد و البته عامل بازدارنده دیگر هم وضعیت اسفبار پیادهروهاست که انگار نه شهرداری مسئول آن است و نه مثلاً صاحب مغازهای که جلوی مغازهاش را با سنگ گرانیت براقی فرش کرده که نه تنها انعکاس نور خورشید در اکثر قریب به اتفاق روزهای سال چشم عابر را کور میکند که گرد و غباری که این روزها کم هم نیست وقتی یک لایه نازک روی پیاده رو تشکیل میدهد آن را به شدت سُر میکند"۴.
کجای ایران سرای من است؟
لابد خواهید گفت که اینها معضلات کلانشهرهاست که در این سالها از سطح و زیرزمین و هوایش، همه و همه به فروش رسیدهاند و حالا هم باید در خدمت صنعتِ اتوموبیلسازی (یا دقیقتر بگوئیم واردات خودرو) باشد. نه ماجرا به همین جا ختم نمیشود. مشکل شهرهای کوچک را هم بی نصیب نگذاشته است. و اگر فکر میکنید که با فرار از شهرهای بزرگ و رفتن به شهری کوچک یا شهرستانی دیگر میتوانید به این بدیهیترین درخواستِ شهروندی، یعنی حقّ داشتنِ پیادهرو برسید، سخت در اشتباه هستید. کافی است برای انتخاب "آرمانشهرتان" از موتور جستجوی گوگل با کلیدواژههای "پیادهرو"، "شهر" و "ایران" استفاده کنید تا متوجه شوید که ما ملتی هستیم در حسرت پیادهرو.
در وبلاگ "شهر من هرسین" (از توابع کرمانشاه)، نویسنده که خودش را جوانی از هرسین معرفی میکند، در مقالهای با عنوان "تجاوز به حریم پیاده رو حق مغازه دار است؟؟"، به وضعیت پیادهراهها در شهرش اعتراض دارد. او با استناد به اصل ۹ ماده ۹۶ تبصره ۶ کتاب مجموعه قوانین و مقررات شهرداریها که اراضی، کوچهها، میدانها، خیابانها و معابر عمومی واقع در محدوده هر شهر را، ملک عمومی میداند و تعرض در این معابر را تخلف، از شهرداریها میخواهد با متخلفانی چون کسبه که وسایلشان را در پیاده روها میگذارند و موتورسوارانی که در پیاده رو پارک میکنند اعتراض دارد .
سایت خبری "هومیان نیوز"، در گزارش عکسی با عنوان "عبور از پیاده رو ممنوع! ازکرامات شهرداری کوهدشت"، به وضعیت پیادهروها در کوهدشت اشاره میکند: "درشهرستان کوهدشت، مغازه داران اجناس خود را بر سینهی پیاده روها پهن میکنند وگذر رهگذران را با مشکل مواجه میسازند. در بعضی نقاط، مغازهداران حتی پا را از گلیم باریک پیاده رو دراز کرده وقسمتی از خیابان را نیز به تصرف اجناس خود درآوردهاند. با وجودی که مردم این شهرستان سالهاست از این مشکل رنج میبرند اما هنوز ازجانب مسوولان شهرداری اقدامی صورت نگرفته است" .
همچنین سایت خبری "خراسان رضوی"، در گزارشی با عنوان "مشکل سدمعبر در بردسکن تمامی ندارد" به مسائل و مشکلاتی که مغازهدارها در بردسکن خراسان ایجاد میکنند میپردازد و مینویسد: "طبق ماده ۲۴ قانون اساسی، شهرداری موظف است به هرکاسب متناسب با اموری که قرار به توزیع است، فضای کار ارائه بدهد اما متاسفانه اجرای آن با تأخیر یا عدم اجرا مواجه میشود و این خود یک معضل برای جامعه محسوب میشود"کجای ایران سرای من است؟
لابد خواهید گفت که اینها معضلات کلانشهرهاست که در این سالها از سطح و زیرزمین و هوایش، همه و همه به فروش رسیدهاند و حالا هم باید در خدمت صنعتِ اتوموبیلسازی (یا دقیقتر بگوئیم واردات خودرو) باشد. نه ماجرا به همین جا ختم نمیشود. مشکل شهرهای کوچک را هم بی نصیب نگذاشته است. و اگر فکر میکنید که با فرار از شهرهای بزرگ و رفتن به شهری کوچک یا شهرستانی دیگر میتوانید به این بدیهیترین درخواستِ شهروندی، یعنی حقّ داشتنِ پیادهرو برسید، سخت در اشتباه هستید. کافی است برای انتخاب "آرمانشهرتان" از موتور جستجوی گوگل با کلیدواژههای "پیادهرو"، "شهر" و "ایران" استفاده کنید تا متوجه شوید که ما ملتی هستیم در حسرت پیادهرو.
به استناد به دو مادهی ۵۵ و ۲۵ قانون شهرداریها، ایمنسازی و روانسازی پیاده روها برای عابران پیاده مخصوصاً معلولان و سالمندان، کانالیزه کردن عبور پیاده و سواره، تعریض پیادهروها و بهسازی آنها، همه و همه در زمرهی مسئولیت و وظایف شهرداری میباشند
در وبلاگ "شهر من هرسین" (از توابع کرمانشاه)، نویسنده که خودش را جوانی از هرسین معرفی میکند، در مقالهای با عنوان "تجاوز به حریم پیاده رو حق مغازه دار است؟؟"، به وضعیت پیادهراهها در شهرش اعتراض دارد. او با استناد به اصل ۹ ماده ۹۶ تبصره ۶ کتاب مجموعه قوانین و مقررات شهرداریها که اراضی، کوچهها، میدانها، خیابانها و معابر عمومی واقع در محدوده هر شهر را، ملک عمومی میداند و تعرض در این معابر را تخلف، از شهرداریها میخواهد با متخلفانی چون کسبه که وسایلشان را در پیاده روها میگذارند و موتورسوارانی که در پیاده رو پارک میکنند اعتراض دارد۵.
سایت خبری "هومیان نیوز"، در گزارش عکسی با عنوان "عبور از پیاده رو ممنوع! ازکرامات شهرداری کوهدشت"، به وضعیت پیادهروها در کوهدشت اشاره میکند: "درشهرستان کوهدشت، مغازه داران اجناس خود را بر سینهی پیاده روها پهن میکنند وگذر رهگذران را با مشکل مواجه میسازند. در بعضی نقاط، مغازهداران حتی پا را از گلیم باریک پیاده رو دراز کرده وقسمتی از خیابان را نیز به تصرف اجناس خود درآوردهاند. با وجودی که مردم این شهرستان سالهاست از این مشکل رنج میبرند اما هنوز ازجانب مسوولان شهرداری اقدامی صورت نگرفته است"۶.
همچنین سایت خبری "خراسان رضوی"، در گزارشی با عنوان "مشکل سدمعبر در بردسکن تمامی ندارد" به مسائل و مشکلاتی که مغازهدارها در بردسکن خراسان ایجاد میکنند میپردازد و مینویسد: "طبق ماده ۲۴ قانون اساسی، شهرداری موظف است به هرکاسب متناسب با اموری که قرار به توزیع است، فضای کار ارائه بدهد اما متاسفانه اجرای آن با تأخیر یا عدم اجرا مواجه میشود و این خود یک معضل برای جامعه محسوب میشود"۷.
چه کسی باید به این معضل ملی رسیدگی کند؟
شهروندان کلانشهرها، شهرهای بزرگ، مراکز استان، شهرهای کوچک و متوسط، همه و همه از پایمال شدنِ بدیهیترین حقً خود که همانا راه رفتنِ بدون دغدغه در شهر است شکایت دارند. فصل مشترک همهی نوشتهها، اعتراض به سد معبر پیادهروها توسط اجناس مغازه داران، رعایت نکردن اصول اولیه ساختوساز، عرض نامتناسب پیادهرو با توجه به تراکم جمعیت و نوع محور و میزان رفتوآمد در هر منطقه، پوشش نامتناسب کف و نهایتاً فقدانِ روشنایی مناسب در شب است.
به استناد به دو مادهی ۵۵ و ۲۵ قانون شهرداریها، ایمنسازی و روانسازی پیاده روها برای عابران پیاده مخصوصاً معلولان و سالمندان، کانالیزه کردن عبور پیاده و سواره، تعریض پیادهروها و بهسازی آنها، همه و همه در زمرهی مسئولیت و وظایف شهرداری میباشند.
.
1. http://maayebetabriz.blogfa.com/post-10.aspx
2. http://shiraz1400.ir/?p=8840
3. http://www.mehrnews.com/detail/News/2270938
4. http://ninashahrokhi.persianblog.ir/
5. http://kiya-mehr.blogfa.com/post/123
6. http://homian.ir/%D9%BE%DB%8C%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D8%B1%D9%88-%DB%8C%D8%A7-%D8%9
7. http://www.khorasannews.com/News.aspx?id=643109&type=2&year=1388&month=10&day=23
■ دستهبندی: «محیط شهری»